نخلها، دومین دسته اصلی از نقوش سبکشده که در طیف قابلتوجهی از طرحهای فرش ماشینی 700 شانه کاشان از آسیای صغیر تا هند غالب است، در طراحی آشوری بهعنوان تلطیف درخت نخل، نمادی از قدرت حیاتی که اغلب، اگر نه همیشه، با ماه.
بسیاری از تغییرات تقریباً غیرقابل شمارش که در طول قرن ها ایجاد شده اند، مستقیماً به نخل اشاره می کنند. با این حال، در اوایل هزاره اول قبل از میلاد، دیگران از شکوفه نیلوفر آبی مشتق شدهاند، یک نقش مکمل که عمدتاً با نماد باروری خورشید مرتبط است.
برخی دیگر از انار، یکی دیگر از نمادهای باروری، استفاده میکردند، در حالی که گروهی دیگر نشان حیاتی درخت انگور را ارائه میکردند، این آخرین طرح بر روی تک برگ ساخته شده بود.
اشکال این چهار نوع اصلی نخل که در طرحهای قالیهای شرقی یافت میشوند، مستقیماً از سبکهای رایج در طرحهای نساجی از قرن چهارم به بعد میآیند و اغلب توسط تأثیرات چینی تغییر مییابند.
نقوش در قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم به زیبایی و واقع گرایانه شرح داده شده بود و شکوفه هایی مانند گل صد تومانی چینی گاهی با نیلوفر آبی سبک تر رقابت می کنند. برگ نیزهای شکل که اغلب با نخلها (به ویژه در طرحهای ایرانی شرقی) همراه است، عموماً سبکسازی شده است.
جام، بادبزن و نیم نخل که همگی از نخل تکامل یافته و در فرش های شرقی مورد استفاده قرار می گیرند، در طرح های اروپایی قرن هفدهم و هجدهم نیز مورد استفاده قرار می گرفتند.
گره ابر و نوار ابری یا نواری که مستقیماً در چین قابل ردیابی است هر دو حداقل در دوره هان و با تاریخچه ای مداوم پس از آن استفاده می شوند. گره ابر که از ویژگی های فرش های دربار ایرانی زمان شاه عباس بود، تا پایان قرن هجدهم ادامه یافت.
نوار ابری در فرش های قرن شانزدهم اهمیت پیدا کرد. با ظرافت و مهارت خاصی توسط طراحان ایرانی و شاید به زیباترین شکل در فرش های درباری ترک که تا حد زیادی مرهون الهامات ایرانی است به کار گرفته شد.
نوار ابر و نقوش گره از طراحی پارچه سوریه به آسیای صغیر با فتح ترکهای عثمانی در قرن پانزدهم منتقل شد و به نوعی از یک گروه از فرشهای ترک قرن 16-17 تبدیل شد.